همه ی ما در طول روز هزاران فکر به ذهنمون میرسه که بعضیا مهم و برخی دیگه هم انقدر سطحی هستن که بدون جزئیات میگذرن و تموم میشن.یه قسمت از این فکر ها شامل پیش فرض ها هم میشن.پیش فرض های ما یا به نوعی قضاوت ها، میتونن یکی از تاثیر گذارترین مسئله برای تصمیم گیری هامون باشن.

همه ی پیش فرض های ما همیشه درست از آب در نمیان.مثلا تا نصف یه رمان رو میخونیم و بقیش رو حدس میزنیم (بدا به حال نویسنده اگر پیش بینیمون درست باشه!)، یا رفتار آدم های دور و برمون.چقدر میتونه پیش بینی نشدن رفتار طرف مقابل جذاب باشه و گاه خطرناک.

اما فرضیه ی من در خوندن ذهن دیگران و اون حس ششمیه که بیشترمون بهش اعتقاد داریم.چقدر میشه پازل پیش فرض ها رو درست کنار هم چید و از این اثر هنری جدید لذت ببریم؟ این راهش تحلیل رفتار دیگران و یا تفسیر داده هاییه که وقایع بهمون میده که گاهی پیش میاد بعضی رخدادهای پیش بینی نشده تمام معادله رو بهم میریزه و همین باعث میشه زندگی و آدمای اطرافمون کسل کننده نباشه!

نتیجتا میخوام بگم اگر تمام چیزایی که میخوایم بدستشون بیاریم در طی یه رخداد فکری بدون هیچ کم و کاستی باشه، یه جای کار میلنگه. یا زندگیمون انقدر سادس که هیچ حادثه ای زحمت وارد شدن به خودش رو نمیده و یا انقدر احمقانس که وارد شدن بهش فقط گرداب رو یه گودال آب نشون میده.دنیا جذابیتاشو برای آدماش تو جای درست رو میکنه.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها